نیاز مدیران در دنیای پرتغییر ما

مدیران در شرایط متغیر چگونه تعیین استراتژی کنند؟
۱۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۸
 نیاز مدیران در دنیای پرتغییر ما

گر چه این جمله کلیشه‌ای است، اما واقعیت این است که جهان نسبت به گذشته پرتغییرتر شده است. دلیل‌اش این است که عوامل نااطمینانی بیش از پیش وجود دارد.

فردای اقتصاد: غیرقابل‌پیش‌بینی‌تر از گذشته، این توصیف جهان امروز ماست. اگر عواملی را که باعث پیش‌بینی‌ناپذیری سیستم‌های پیچیده می‌شوند به دقت بررسی کنید، متوجه خواهید شد که این عوامل در اغلب بخش‌های اقتصاد تشدید شده‌اند. نتیجه اینکه تعداد حالت‌های بالقوه‌ای که مدیران برای آینده در انتخاب‌های استراتژیک خود در نظر بگیرند، به شدت بیشتر شده است. بیایید با جزییات بیشتر به دو عامل غیرقابل پیش‌بینی نگاه کنیم.

۱- تعداد عوامل پیش‌برنده تغییر

 اکثر صنایع امروزی تحت تاثیر تغییرات بوجود آمده در بسیاری از عوامل هستند نه فقط یک یا دو عاملی که مدیران به آن‌ها خو گرفته‌اند. موضوع برق یک مثال بارز در این زمینه است. قیمت برق همواره متاثر از هزینه نفت، گاز و سایر مواد اولیه و همچنین دستورات قانونگذاران بوده است. سال‌هاست که مدیران این نوسانات را در انتخاب‌های استراتژیک خود لحاظ کرده‌اند. حالا اما شرکت‌های برق باید با منابع جدید سوخت (همچون گاز شیل)، فشار برای کربن‌زدایی، چشم‌انداز رقابت بین دولت‌ها و همچنین همه عوامل موثر بر تقاضای برق همچون رشد تعداد خودروهای برقی هم مقابله کنند. حالا همه این تغییرات علاوه بر اقدامات قانونگذاری، باید در طرح‌های سرمایه‌گذاری هم لحاظ شوند.

۲- ارتباط بین عوامل تغییر

حالا نه تنها تعداد فزاینده عوامل تغییر، چالش‌برانگیز شده است، بلکه بسیاری از آن‌ها هم با یکدیگر مرتبط هستند طوری که تغییر در یک حوزه موجب تشدید تغییرات در حوزه‌های دیگر می‌شود. جهانی شدن همراه با پیشرفت در ارتباطات راه دور و فرآیند پردازش داده‌ها، این ارتباطات متقابل را افزایش داده است طوری که اثرات موجی بر سرتاسر اقتصاد دارد. تغییرات در یک حوزه اکنون نسبت به ۲۰ سال پیش بر حوزه‌های بیشتری اثر می‌گذارد.

به صنعت خودرو توجه کنید. امروزه خودروسازان سنتی با تعدادد بی‌شماری از تغییرات مواجه هستند که بر کسب‌وکارشان تاثیر می‌گذارد، از نفوذ خودروهای برقی گرفته تا تغییر در رفتار خرید مصرف‌کنندگان. بسیاری از این تغییرات هم با یکدیگر در ارتباط هستند. به عنوان مثال اگر استفاده از وسایل نقلیه خودران به سرعت به موفقیت برسد، آنگاه اقتصاد خودروهای اشتراکی هم بهبود خواهد یافت و این بر میزان تقاضا برای خوروهای صفر هم اثر خواهد گذاشت. چنین شرایطی برای خودروسازان سنتی تدوین استراتژی‌های پیروزی را بسیار دشوار می‌کند.

شرایط دنیای امروز به نحوی است که شرکت‌ها در چند جبهه با تغییر روبرو هستند. بسیاری از این تغییرات به هم مرتبط‌ند. در بحبوحه این شرایط از رهبران شرکت‌ها همم خواسته می‌شود تا انتخاب‌هایی داشته باشند که بر سودآوری و رشد شرکت‌هایشان برای سال‌های مدید در آینده تاثیر بگذارد.

رویکردی نو

مارک گاتفردسون، استاد دانشگاه هاروارد، یک رویکرد جدید برای دوران متغیر ارایه کرده است. این رویکرد روش‌هایی جدید برای انتخاب استراتژیک در فضای غیرقابل‌پیش‌بینی امروزی را شامل می‌شود. روش‌هایی همچون: در نظر گرفتن سناریوهایی افراطی اما قابل قبول، پیگیری انتخاب‌های استراتژیک و اجتنابی، شناسایی نقاط حساس و نشانه‌های راهنما. همه این ابزارها مدیران را تشویق می‌کنند که جایگزین‌های استراتژیک داشته باشند که به آن‌ها اجازه انعطاف‌پذیری و انطباق بیشتری را در صورت تغییر شرایط می‌دهد.

همچنین فرآیند برنامه‌ریزی و نظارت بر عملکرد نیز باید اساسا تغییر کند. در دوران نااطمینانی‌ها، برنامه‌ریزی استراتژیک باید پویا و مستر باشد و بر امور دارای اولویت بالای شرکت متمرکز باشد. این رویکرد به جای تمرکز بر "یک طرح استراتژیک" بر تولید یک "استراتژی زنده" تمرکز دارد.   

در دنیای امروز عوامل تغییری که بر نتایج عملکردها تاثیرگذار باشند بیش از پیش وجود دارند و این عوامل بیشتر از گذشته با هم در ارتباط هستند. دامنه نتایج احتمالی عملکردها هم در پنج تا ده سال گذشته بسیار وسیع‌تر از حتی یک دهه پیش شده است. این موضوع رویکردهای سنتی برای تنظیم استراتژی و برنامه‌ریزی‌ها را محکوم به شکست می‌کند.

برای داشتن امیدی به موفقیت، استراتژی‌سازان باید به خود فرصت‌های بسیاری برای تغییر مسیر دهند و برنامه استراتژیک خود را یک ساختار در حال تکامل تلقی کنند و نه یک نقشه راه ثابت. مدیران باید استراتژی را به مثابه یک تعیین جهت به علاوه گام‌های اولیه بدانند که در درون خود از ویژگی انعطاف‌پذیری هم برخوردار است. این شرکت را قادر می‌سازد تا با به دست گرفتن اطلاعات جدید، خود را با شرایط مطبق کند. خلاصه اینکه استراتژی‌ها باید پویا و همیشه تازه باشند، درست مانند فضای کسب‌وکاری که آن‌ها می‌خواهند در آن سرمایه گذاری کنند.  

منبع: HBR

نویسنده: مایکل منکینز

مترجم: شادی آذری حمیدیان

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha